نوشته شده توسط : حامد سیفی

 

اشنایی با پدافند غیر عامل در حوزه جنگ نرم در جنگ سخت هر اقدام غير مسلحانه‌اي كه موجب كاهش آسيب پذيري نيروي انساني، ساختمان‌ ها، تاسيسات، تجهيزات، اسناد و شريان هاي كشور در مقابل عمليات خصمانه و مخرب دشمن گردد، پدافند غيرعامل خوانده مي شود. به بيان ساده‌تر پدافند غيرعامل، مجموعه اقداماتي است كه انجام مي شود تا در صورت بروز جنگ، خسارات احتمالي به حداقل ميزان خود برسد. هدف از اجراي طرح‌هاي پدافند غيرعامل كاستن از آسيب‌پذيري نيروي انساني و مستحدثات و تجهيزات حياتي و حساس و مهم كشور عليرغم حملات خصمانه و مخرب دشمن و استمرار فعاليت‌ها و خدمات زير بنايي و تامين نيازهاي حياتي و تداوم اداره كشور در شرايط بحراني ناشي از جنگ است.


هم اكنون جنگ نرم به عنوان آلترنانيو واقعي جنگهاي كلاسيك و نظامي مورد استفاده كشورها و دول متخاصم قرار مي گيرد. نمونه اخير جنگ را مي توان در سطح گسترده در فتنه پس از انتخابات جستجو كرد. جنگ نرم كليه مولفه هاي يك جنگ تمام عيار را براي شكست دادن دشمن داراست. ماهواره ها، سايتهاي ضد اتقلابي، تحليلهاي سياسي هراس انگيز و قطعنامه ها ابزار جنگي دشمن هستند. پدافند عامل اين ابزار نيز ماهواره ها، و سايتهاي خودي و حتي بعضي امور فني مانند ارسال پارازيت و مقابله با سايتهاي مخرب و دروغ پرداز است.

عوارض و پيامدهاي جنگ سخت در شكل تلفات جاني و مالي و از بين رفتن سرمايه هاي ملي قابل مشاهده است. برخلاف جنگ سخت، عوارض جنگ نرم عمدتا با چشم قابل مشاهده نيست. جنگ نرم روي باورهاي عمومي هدف گذاري مي كند. متاسفانه اين عوارض حتي پس از فروكش كردن جنگ نرم در افكار عمومي باقي مي ماند. در صورتي كه توجهي جدي به اين عوارض صورت نگيرد، ممكن است در آينده زمينه ساز فتنه و يا جنگ نرم ديگري شود.

پدافند غيرعامل جنگ نرم به مسائلي مي پردازد كه موجب كاهش صدمات و شكافها در باورهاي نيك افراد جامعه در حين جنگ و پس از آن شود. اين پدافند ميزان تاثير گذاري حملات نرم را كاهش داده و قدرت بازپروري افكار را در مدت كوتاهي پس از آن افزايش مي دهد.

تفاوت پدافند عامل و پدافند غير عامل جنگ نرم
----------------------------------------------------
پدافند عامل مسئول اجراي عمليات بازدارنده بر ضدحملات دشمن است. روي پدافند عامل به سمت دشمن قرار دارد. در جنگ نرم دشمن با ابزارهايي مانند ماهواره ها، فضاي مجازي، اعتصابات و شايعه سازي و امثال آن ضربت خود را وارد مي كند. پدافند عامل وظيفه دارد از اصابت هر يك از حملات به نيروهاي خودي جلوگيري نموده و يا عامل حمله كننده را نابود نمايد . مثلا ارسال پارازيت روي فركانس ماهواره ها، فيلتر كردن سايتهاي مخرب و يا مقابله با شورشها و اعتصابات براندازنده از موارد پدافند عامل جنگ نرم است. تخريب مسجد ضرار با دستور خداوند متعال در قرآن و توسط پيامبر گرامي اسلام يك مورد از پدافند عامل جنگ نرم است.

پدافند عامل قادر به دفع همه حملات نيست. در مواقعي حملات به هدف اصابت كرده و ايجاد تلفات مي كند. مثلا ماهواره هاي دشمن بدون مانع مشغول شايعه پراكني و ارسال اخبار نادرست هستند. در اين شرايط پدافند غيرعامل براي كاهش تلفات نيروهاي غير رزمي و حفاظت از افكار عمومي موضوعيت پيدا مي كند. مثلا اطلاع رساني بموقع و درست به مردم و روشنگري خواص مي تواند از ميزان تاثير بمباران فرهنگي و خبري دشمن در جنگ نرم جلوگيري كند.

تفاوت پدافند غيرعامل جنگ نرم و فرهنگ سازي
----------------------------------------------------
آنچه مسلم است هر دوي پدافند غيرعامل جنگ نرم و فرهنگ سازي، در حوزه افكار، باورها و انديشه هاي مردم فعاليت مي كنند. اگرچه شباهتهايي در روشها و محتواي آنها وجود دارد، ولي از لحاظ كاركرد اجرايي با يكديگر متفاوت هستند. در ذيل به اين تفاوتها اشاره مي كنيم:

1.در فرهنگ سازي به اهداف دراز مدت فرهنگي و زير ساختهاي ذهني و باورهاي مردم پرداخته مي شود كه يك امر دراز مدت و تدريجي است. ولي پدافند غير عامل براي امور فرهنگي سريع الانتقال و براي بازسازي سريع انديشه هاي آسيب ديده پس از جنگ نرم براي حفظ بدنه فرهنگي جامعه است. در هنگامه تشديد جنگ نرم فرصتي براي فرهنگ سازي نيست و فقط مي بايستي سريعا جلوي خنثي شدن فكري نيروهاي خودي و عناصر ضعيفتر گرفته شود.

2.در فرهنگ سازي اختلاف سليقه ها و نوع برداشتهاي متفاوت از اوضاع مجاز است. در اين حالت مردم با تعاطي و مراودات فرهنگي و با داشتن سليقه هاي متفاوت در كنار يكديگر زندگي مي كنند. جنگ نرم در صدد تبديل اختلاف سليقه ها به دشمني و معارضه است. پدافند غيرعامل وظيفه دارد شكافهاي ايجاد شده در بين مردم را بسرعت، حتي موقتي، بازسازي كرده و آنها را از هم گسيختگي نجات دهد.

3.وظايف پدافند غيرعامل جنگ نرم موقتي و حتي غيرعادي است. هدف آن است كه جلوي تخريب و تلفات بزرگتر گرفته شود. اين همانند آن است كه در هنگام وقوع سيل، مردم براي حفاظت از خانه خود كه بيشترين اهميت دارد، حاضرند وسايل منزل را در مقابل در قرار داده تا از ورود سيل جلوگيري كرده و خانه را از تخريب نجات دهند. در اين شرايط قرباني كردن بعضي امور داراي اهميت كمتر مجاز است. به عنوان مثال كنترل اطلاع رساني از اين موارد است. اين در حالي است كه در فرهنگ سازي، كه يك امر دائمي و پايدار است، هيچ چيز فداي چيز ديگر نمي شود.

4.در فرهنگ سازي تربيت براي علم اولويت دارد. اصولا هدف از فرهنگ سازي تربيت و پرورش رفتار و روش زندگي مردم بر اساس آموزه هاي ديني و جامعه مدني است. ولي در پدافند غير عامل، علم، و يا به عبارت ديگر اطلاع رساني به موقع، نسبت به تربيت اولويت دارد. در جنگ نرم فرصتي براي تربيت نيست، بلكه فقط بايد با اطلاع رساني صحيح نقاط خطر را به مردم گوشزد كرد كه آماده حوادث پيش رو باشند.

5.آماده سازي پدافند غيرعامل جنگ نرم نيازمند فرهنگ سازي است. مثلا مقاوم سازي افكار عمومي يك كار درازمدت فرهنگي است. در شرايط فتنه و جنگ نرم، افكار مقاوم به عنوان سپر محافظ عمل كرده و ضربات فرهنگي را دفع مي كند.

مردم مي بايستي نسبت به اين تفاوتها توجيه شوند. آنها بايد بدانند شرايط در زمان جنگ نرم و شرايط عادي متفاوت است. در صورتي كه اين توجيه صورت نگيرد امكان دارد برداشتهاي نادرستي صورت گيرد كه جنبه تخريبي داشته باشد. آنها بايد بدانند اوضاع در جنگ نرم از لحاظ فرهنگي، پرفشار بوده و روشها با زمان عادي تفاوت دارد. اين آمادگي آنها را از شوك مضاعف بازمي دارد.

ضرورت اعلام حالت اضطراري جنگ نرم به مردم
----------------------------------------------------
در جنگ سخت بمباران شهرها و احساس ناامني به وضوح قابل لمس است. مردم هم بطور طبيعي براي حفاظت از خود هشدارهاي امنيتي را جدي گرفته و خود را براي حالت جنگي آماده مي كنند.

ولي جنگ نرم حالتي خزنده، فريبكارانه و غير شفاف دارد. بسياري از مردم قادر به درك شرايط جنگ نرم نيستند. فقط افراد بصير و مطلعين مي توانند وقوع جنگ نرم را حتي قبل از وقوع يپش بيني نمايند.

مردم مي بايستي از وقوع جنگ نرم باخبر شده و خود را براي آن آماده كنند. در اين اعلام نبايد آرامش مردم بهم خورده و باعث ترس و دلهره شود. در اين راه، ضمن تقويت روحيه مردم، انجام امور زير لازم است:

1.علائم و نشانه هاي حمله فرهنگي براي مردم توضيح داده شود.

2.نقاط آسيب پذير شناسايي شوند.

3.ويژگيهاي عوامل داخلي دشمن تبيين شود.

4.پناهگاههاي جنگ نرم مانند خواص، روحانيون، مساجد، دانشگاه، مدرسه، بسيج، روزنامه ها، سايتهاي اينترنتي، صدا و سيما و حتي خانواده نيز حالت جنگي گرفته تا در صورت لزوم به ياري افراد آسيب ديده بشتابند.

شناخت نقاط ضربه پذير فرهنگي و اهداف دشمن براي برنامه ريزي پدافند غيرعامل
------------------------------------------------------------------------------------------
مسلح كردن جامعه به پدافند غير عامل جنگ نرم نيازمند شناخت نقاط ضعف و نقاطي است دشمن آنها را مورد هدف قرار مي دهد. پس از شناساسي اهداف دشمن مي بايستي نسبت به مقاوم سازي آنها اقدام كرد. در حال حاضر اهداف دشمن در جنگ نرم در امور زير خلاصه مي شود:

1.سست كردن باورهاي ديني و انقلابي مردم.

2.پشيمان كردن مردم از انقلاب

3.تبليغ و ننگ زدايي از سازش با استكبار

4.عادي سازي خودفروختگي سياسي

5.تبليغ مصرفگرايي و تجمل پرستي

6.القاي ترس و خودباختگي و تبليغ ضرورت تسليم و عقب نشيني در مقابل دشمن

7.القاي بي اعتمادي مردم به مسئولين

8.ترساندن از تحريم و انزواي جهاني ايران

9.بزرگنمايي اشكالات كوچك و كوچك نمايي موفقيتهاي نظام

10. القاي وجود بحران در جامعه

نظام در فتنه 88 به پيروزي رسيد. آخرين خاكريزهاي دشمن در 9 دي و 22 بهمن 88 فتح گرديد. اما به تحقيق بايد گفت آنچه فتنه 88 را تا اين اندازه بزرگ كرد، ضعف ما در پدافند غيرعامل بود. فتنه 88 آنقدر سريع و غافلگير كننده بود كه تا مدتها افراد را از درك شرايط و پشت پرده ناتوان ساخت. نمونه اين وضعيت را در زمان غصب خلافت اميرالمومنين در ماجراي سقيفه ديديم كه چگونه نور ولايت علي در غوغاي عناصر خوش ظاهر به جايي نرسيد تا آنكه پس از 25 سال قدر علي دوباره شناخته شد. درست است كه علي بالاخره پس از سالها به قدرت رسيد ولي متاسفانه آثار سوء رفتار خلفاي پيشين در رفتار و اذهان مردم باقي مانده بود. اين رسوبات دوران گذشته باعث شد تا خط امامت و ولايت از جامعه اسلامي دور شود.

پدافند غير عامل جنگ نرم، مردم را هميشه آماده نگاه مي دارد. اين آمادگي فكري مردم باعث ميشود در صورت بروز جنگ نرم براحتي بازي نخورند و با صبر و انديشه راهي را كه كمترين خسارت را داشته باشد برگزينند. روشهاي پدافند غير عامل جنگ نرم مي بايستي تضمين كننده موارد زير باشد:

1.اطلاع رساني بموقع براي ايجاد آمادگي دائمي در مردم

2.جلب اعتماد عمومي به منابع اطلاع رساني داخلي

3.تمركز زدايي و توزيع مراكز اطلاع رساني براي ارائه كمكهاي اوليه جنگ نرم

4.مقاوم سازي فكري مردم براي كاهش خسارات جنگ نرم

5.ايجاد سوء ظن دائمي نسبت به دشمن

6.تقويت اعتماد به نفس مردم به داشته هاي فرهنگي و ملي خود

7.تقويت مسئوليت پذيري نسبت به سرنوشت كشور

موارد فوق روشهاي پدافند غيرعامل است. هريك از اين روشها نيازمند ابزاري است كه بتوان بوسيله آنها اين روشها را بكار گرفت. در اينجا به هريك از موارد فوق اشاره و راه حل و ابزارهاي هر يك را بر مي شماريم.

اطلاع رساني بموقع براي ايجاد آمادگي دائمي در مردم
------------------------------------------------------------
اگر مردم براي حوادث آماده باشند هيچگاه گرفتار شبيخون نمي شوند. غافلگير شدن هميشه تلفات را افزايش مي دهد. لذا يكي از اصول پدافند غيرعامل جنگ نرم ايجاد آمادگي فكري براي كاهش تلفات ناشي از شبيخون جنگ نرم است. شبيخون جنگ نرم به معناي آن است كه فردي به يكباره احساس شكست نمايد. مثلا انتخابات 88 با شركت 85 درصد مردم يك پيروزي بزرگ براي نظام به شمار مي رود. بناگاه گروهي با اعلام تقلب در شب انتخابات، خواستار ابطال آن را مي شوند. اين يعني القاي احساس شكست در ملت بلافاصله پس از يك احساس پيروزي بزرگ.

عوامل داخلي فتنه با كمك حاميان خارجي تدارك يك شبيخون جنگ نرم را ديده بودند. شوك وارد شده ناشي از اين شبيخون باعث گرديد روز 25 خرداد افرادي بدون ديدن عوامل پشت پرده به راه پيمايي عليه انتخابات بپردازند. اين شوك بزرگ بسياري از خواص را نيز در بر گرفت و آنها نيز تا مدتها با اين جريان انحرافي همراهي كردند.

براي آنكه دوباره دچار اينگونه شبيخونها نشويم، لازم است مردم را در جريان اوضاع قرار دهيم. حاكميت بايد خوشيها و سختيها را با مردم بگذراند. محرم دانستن مردم آنها را از بي تفاوتي در مي آورد. بسياري از پنهان كاريها با استدلال اينكه موجب ضربه به انقلاب و اركان آن مي شود، انصافا توجيهي ندارد. وقتي همه چيز روي دايره باشد و مردم آنها را از اتاق شيشه اي تماشا كنند، آنگاه بسرعت ربط مسائل را تشخيص داده و دچار غافلگيري نمي شوند.

تجربه در تمام دنيا نشان داده است كه ملت از پنهانكاري متنفر است و به محض ديدن پنهانكاري احساس بيگانگي كرده و خود را كنار مي كشد. روايتي از ائمه معصومين كه مي فرمايد "الناس عدو ما جهلوا. مردم دشمن چيزي هستند كه آن را نمي شناسند. " مويد اين تجربه است. لذا در حكومت داري اسلامي بايد اصل بر اطلاع رساني باشد مگر آنگه ضرر بسيار زيادي را به همراه داشته باشد. ثابت شده است براي هر پنهانكاري هزينه اي وجود دارد كه دير يا زود بايد پرداخت شود. در شبيخون جنگ نرم همين پنهانكاريها در بدترين زمان آشكار مي شوند كه بيشترين خسارت را به افكار عمومي وارد كرده و باعث تشديد بي اعتمادي شده و خسارت جنگ نرم را افزايش مي دهد.

پدافند غيرعامل اطلاع رساني عميق و كامل را براي جلوگيري از غافلگيري و تبديل شدن اطلاعات به ضد اطلاعات، ضروري مي داند. براي اين منظور مي بايستي منابع اطلاع رساني را در جبهه خودي افزايش داده و ضريب درستي تحليل هاي مردم را بالا ببريم. گسترش مطبوعات و رسانه ها، مناظرات سياسي و اقتصادي و اجتماعي و حمايت قوه قضائيه از اطلاع رساني از ضروريات پدافند غير عامل براي ايجاد آمادگي در مردم براي تحليل صحيح مسائل است.

جلب اعتماد عمومي به منابع اطلاع رساني داخلي
--------------------------------------------------------
مهمترين پارامتر براي جذب مخاطب به منابع اطلاع رساني، ايجاد اعتماد عمومي به آنها است. اعتماد مهمترين نقطه كليدي در پدافند غير عامل جنگ نرم است. دشمن براي خنثي سازي منابع خبري نخست از آنها اعتماد زدايي مي كند. اگر اين مسئله اتفاق بيفتد، هرگونه سرمايه گذاري بي نتيجه خواهد بود. منبع اطلاع رساني غيرقابل اعتماد مانند طناب پوسيده اي است كه كسي با آن به چاه نخواهد رفت. يك منبع اطلاع رساني قابل اعتماد داراي ويژگيهاي زير است:

1.حداكثر پوشش نسبت به وقايع داشته باشد. سانسور اعتماد را از بين مي برد. اصولا در دنياي كنوني سانسور تقريبا امكان ندارد. شنيدن خبر از كانال ديگر و نشنيدن از كانال خودي مانند سم عمل مي كند. در صورت خطرناك بودن خبر مي توان در صورت لزوم آنرا با اخبار ديگر تحت الشعاع قرار داد. ولي هيچگاه نبايد خبري را كه احتمال انتشار آن از منابع ديگر مي رود، در منبع خودي سانسور كرد.

2.گرايش به نياز مخاطب بيشتر از تامين خواسته حزبي و جناحي باشد.

3.تحليل از خبر جدا شود. بدين معنا كه حدالامكان از جهت دار كردن خبر خودداري شود. حتي بي طرفي ظاهري هم خوب است.

4.در شنيدن اخبار، مخاطب هميشه بايد خود را در مقام قاضي احساس كند. مخاطب خود مي بايست نتيجه گيري كند.

5. مقابله با مخالفين (حتي دشمنان) حدالامكان غيرمستقيم و مستند باشد.

تمركز زدايي و ايجاد مراكز متعدد پناهگاههاي فرهنگي براي ارائه سريع كمكهاي اوليه جنگ نرم
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
همانگونه كه گفته شد اطلاع رساني به موقع بمانند كمكهاي اوليه در جنگهاي سخت ميزان تلفات را را كاهش مي دهد. در هنگام نياز اين اطلاع رساني بايد سريع صورت گيرد تا قبل از آنكه موجب بدبيني و تشويش اذهان شود، فرد را به حالت عادي بازگرداند.

در بحبوحه جنگ صفين يك از سربازان بناگاه به چادر فرماندهي اميرالمومنين آمد و گفت من مردد شده ام. سوالي در مورد توحيد دارم. فردي اعتراض كرد كه مگر وسط آتش جنگ جاي اين سوال است. اميرالمومنين فرمود هميشه جاي اين اين سوال است. ما براي پاسخگويي به اين سوالات مي جنگيم. آنگاه ايشان پاسخ آن سرباز را فرمودند.

ترديد در جبهه خودي قدرت جنگيدن را از سرباز سلب مي كند. در صورت عدم پاسخگويي به موقع بسرعت متورم شده و باعث بدبيني شديد مي شود. سرعت پاسخگويي به شبهات در جنگ نرم اولا باعث از رفتن ترديد مي شود. ثانيا از ورود شبهات ديگر جلوگيري مي كند.

تمركز در اطلاع رساني اوليه جنگ نرم فقط در مواردي خاص پاسخگوست. مردم مايل نيستند جواب تمامي سوالات خود را فقط از يك كانال دريافت نمايند. به همين دليل، تمركز در اطلاع رساني موجب كاهش تاثير اين كانال مي شود. دشمن هم اگر دريابد كه حريف فقط يك منبع اطلاع رساني دارد، آنگاه منتهاي سعي خود را در تخريب آن بكار مي گيرد. در فتنه 88 بجرات مي توان گفت روشنگريهاي رهبر معظم انقلاب آتش فتنه را خواباند. يكي از دلايل هجمه بي سابقه دشمنان و جنبش سبز به ولايت فقيه و شخص رهبر انقلاب، همين تاثير شگرف بيانات ايشان بوده است.

ما بايد تنهايي رهبري انقلاب را در اطلاع رساني يك تهديد تلقي كنيم. فصل الخطاب بودن فرمايشات ايشان از مسئوليت ديگران براي روشنگري كم نمي كند. براي اين منظور بايد منابع اطلاع رساني متعددي را آماده كنيم تا در موقع لزوم به كمك رهبر معظم بيايند.

مراكز پاسخگويي به شبهات مي بايستي به صورت غير متمركز و توزيع شده باشد تا هر فرد بتواند بنا به مقتضيات خود به آن مراجعه كند. خواص، مساجد، پايگاههاي بسيج، مدارس و خانواده ها و سايتهاي اينترنتي مي توانند كمكهاي اوليه فكري را در زماني كوتاه به افراد مردد بدهند.

خواص در اين ميان اهميت زيادي دارند. خواص بهترين پناهگاه فرهنگي در جنگ نرم هستند. دليل اهميت خواص در سرعت تاثير گفته هاي آنهاست. مدرسه فرهنگ سازي مي كند. ولي نمي تواند به عنوان كمك اوليه جنگ نرم عمل نمايد. خانواده نيز به دليل يكسان بودن فهم اعضا از شرايط موجود نمي تواند پاسخگوي سريع شبهات باشد. مردم به خواص اعتماد دارند. تاثير سخنان خواص مانند رهبر معظم انقلاب ولي در سطحي پايينتر است. آنها مي توانند در اوضاعي كه افكار مسموم شده اند و قدرت تحليل را از دست داده اند و عليرغم داشتن قدرت، نمي دانند حق كدام است، راه درست را به مردم نشان داده و افكار آنها را در زماني كوتاه بازپروري كنند.

مقاوم سازي فكري مردم براي كاهش خسارات جنگ نرم
---------------------------------------------------------------
مقاوم سازي فكري مردم يك از عوامل موثر در كاهش تلفات و خسارات جنگ نرم است. مقاوم سازي فكري بدان معناست كه افكار عمومي هميشه سپري به همراه داشته باشد تا از ضربات مصون بماند. سپر فكري باعث مي شود كه القائات دشمن به باور مردم تبديل نشود. در بهترين حالت، فكر مقاوم، جوسازي هاي دشمن را به عنوان سم تلقي كرده و خود را از آن دور نگاه مي دارد و يا اجازه رسوب شدن در ذهن و تبديل شدن به باور را نمي دهد.

مقاوم سازي فكري يك كار فرهنگي است و بايد در يك پروسه دراز مدت پيگيري شود. ولي كاربرد آن به عنوان پدافند غيرعامل در زمان جنگ نرم است. مسئولين فرهنگي مي بايستي بتوانند نقاط حمله دشمن را پيش بيني كرده و براي هريك جوابي قانع كننده يافته و سپس آن را به باور عمومي تبديل نمايند. مردم بايد بدانند محل استفاده هريك از اين باورها در جنگ نرم كجاست تا بتوانند آنرا بموقع استفاده كرده و از صدمات مصون بمانند.

كلمات حكيمانه از ائمه معصومين و بزرگان اسلام اگر چه كوتاه هستند ولي كليدي طلايي براي زمانهايي هستند كه مي توانند اثر معجزه آسايي داشته باشند. مسئولين فرهنگي پس از شناسايي و آموزش نقاط حمله فرهنگي و آثار آنها و روش مقابله آنها، مي بايستي يك جمله كليدي به عنوان كد براي هريك قرار دهند تا در مواقع لزوم با ذكر آن جمله ساده، مردم بتوانند اوضاع را بسرعت تشخيص داده و وظايف خود را انجام دهند. اين همانند كاربرد ضرب المثلها است كه يك جمله انسان را از تكرار گفتاري مشروح بي نياز مي كند.

نتيجتا پيشنهاد مي شود براي مقاوم سازي فكري، كلمات و ضرب المثلهاي جديدي رايج شود كه با بكار بردن آنها به عنوان پدافند غيرعامل بخشي از آسيبهاي فكري جنگ نرم را برطرف شود.

خوشبختانه مذهب شيعه و آموزه هاي انقلاب اسلامي از نظر مقاوم سازي فكري بسيار غني است. توجه به اين آموزه ها توانسته است شيعه را در طول قرنهاي متمادي از تاثيرات عوامل مخرب در امان نگاه دارد. به عنوان نمونه، به تعدادي از اين آموزه ها اشاره مي كنيم:

1.قران كريم مي فرمايد: "خداوند از مومنين حمايت مي كند. " اين باور باعث مي شود كه مومنين بزرگ نمايي دشمن را به هيچ انگارند. دشمن در بسياري از مواقع با بزرگنمايي خود در صدد ترساندن مردم است. اگر مردم باور داشته باشتند كه خداي متعال از آنها در مقابل دشمنان حمايت مي كند، ديگر ترسي از دشمن نخواهند داشت.

2.سيد الشهدا زندگي پر ارزش خود را براي اسلام فدا كرد. ما هميشه خطاب به ايشان مي گوييم. "يا ليتنا كنا معكم فنفوز فوزا عظيما. اي كاش ما با شما بوديم و با شما شهيد شده و به رستگاري مي رسيديم. " اين باور نه فقط ترس از كشته شدن را كاهش مي دهد، بلكه بجاي آن انتظار فوز شهادت را جايگزين مي كند. آيا كسي كه اين باور را داشت، از تشرهاي دشمن مي هراسد؟

3.جمله تاريخي امام خميني رحمه الله مبني بر اينكه آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند، ضعف اين قدرت استكباري را در مقابل ملت مسلمان ايران به چالش مي كشد. اين همان ترجمه آيه "ان كيد الشيطان كان ضعيفا " است. سابقه سي ساله انقلاب اين امر را تاييد كرده است. با نگاهي به وضعيت كشورهاي دوست آمريكا و مقايسه آنها با شرايط ايران اين نكته را تاييد مي كند. در صورتي كه مردم وظيفه خود را انجام دهند، كاري از آمريكا بر نمي آيد.

4.جملاتي از امام مانند "هرچه فرياد داريد سر آمريكا بكشيد " و "اگر ديديد دشمنان از شما تعريف كردند به خودتان شك كنيد. " ، "پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا مملكت آسيب نبيند. "، "اختلاف از شيطان است. "، "ميزان حال فعلي افراد است. "، از مواردي است كه مي توان از آنها به عنوان كد استفاده كرد.

باورهاي ايجاد شده قادر هستند به عنوان معيار تشخيص حق از باطل عمل نمايند. در زماني اوضاع غبارآلود است و مردم حيران از فهم شرايط هستند، اين معيار هاي مانند چراغي روشن، راه درست را نشان مي دهد.

ايجاد سوء ظن دائمي نسبت به دشمن
-------------------------------------------
جمله تاريخي ديگر امام "آمريكا شيطان بزرگ است. " يكي از اصول پدافند غير عامل است. امام اين جمله را با استناد به آيات قرآن متذكر شده است. قرآن مي فرمايد: " اي مردم! ... به تحقيق شيطان دشمن شماست. پس او را دشمن خود بدانيد. " تفسير عيني اين آيه اين است كه: "اي مردم ايران! آمريكا دشمن شماست. پس اورا دشمن خود بدانيد. "

قرآن در باره شيطان چه مي گويد:

1.شيطان دشمن قسم خورده انسان است. او هيچگاه با انسان كنار نخواهد آمد.

2.شيطان ظاهري فريبنده دارد و گاهي در شكل خيرخواهي و با وعده هاي زيبا وارد مي شود. او با ظاهري خوش و وعده عمر جاودان باعث فريب آدم و حوا شد و آنها را از بهشت خارج ساخت.

3.شيطان به تدريج انسان را آلوده مي كند. هركه از ابتدا پا در جاي پاي شيطان گذاشت بداند كه او را تا حد انكار خداوند پيش خواهد برد.

4.شيطان در مواقع خطر انسان را تنها گذاشته و از او حمايت نمي كند.

5.شيطان يك مفهوم است. يكي از مصاديق بارز آن ابليس است. هر چيزي كه انسان را از راه حق دور كند شيطان است. لذا يك انسان، يك فيلم، يك كانال ماهواره و حتي يك كشور هم مي تواند شيطان باشد.

6.شيطان داراي اعوان و انصار است. قرآن از آنها به عنوان حزب الشيطان نام مي برد. هر يك از اين شياطين به نسبت قدرت طرف مقابل انتخاب مي شوند. گاهي مردم يك شهر توسط يك بچه شيطان اداره مي شوند و گاهي صدها شيطان بزرگ و گوچك تلاش مي كنند تا يكي از اولياء الله مرتكب ترك اولي شود.

7.شيطان در بين مومنين ايجاد اختلاف مي كند.

8.شيطان دوستان خود را از فقر مي ترساند. شيطان حرامخواري را به عنوان تجارت مجاز مي شمارد. اين فريب خودگان شيطان در عمل ضعيف شده و توانايي مقابله را از دست مي دهند.

9.شيطان مريدان خود را هميشه در حالت ترس و وحشت نگاه مي دارد.

10. شيطان تبليغ برهنگي كرده و انسان را وادار به برهنه شدن مي كند و آو را به سمت فحشا و منكر مي برد.

11. شيطان اگر توانست، انسان را فريب مي دهد و اگر نتوانست او را مبتلا به فراموشي و غفلت از ياد خدا ميكند.

12. شيطان دروغ پردازي و شايعه پراكني مي كند.

موارد فوق صراحتا در آيات قرآن ذكر شده است. با كمي تامل در مي يابيم تمامي اين موارد به تمامه در آمريكا و اعوان و انصار آن وجود دارد. كيست كه نداند ماهواره هاي مستهجن دشمن تبليغ فحشا و برهنگي كرده و با برنامه هاي كثيف بذر غفلت و انحراف را در مومنين مي كارد. هم اكنون بيش از هشتاد ماهواره و هزاران سايت فارسي زبان مردم را با هر سليقه اي مورد حمله قرار داده اند. به جرات مي توان گفت در روي زمين هيچ ملتي به اندازه ملت ايران مورد تهاجم شبانه روزي قرار نمي گيرد.

اين ماهواره ها علاوه بر اشاعه فحشاء، دروغ پردازي و شايعه پراني گسترده را در برنامه كار خود دارند. تلويزيون هاي بي بي سي فارسي و يا صداي آمريكا از مصاديق بارز بنگاههاي دروغ پرداز و شايعه پراكن است. آنها همواره ملت مومن ما را از حمله و تحريم مي ترسانند.

اعوان و انصار شيطان بزرگ در اروپا و كشورهاي عربي و عناصر داخلي آنها هميشه در صدد ايجاد اختلاف ميان ملت با عناوين اصولگرا و اصلاح طلب، شيعه و سني، روحاني و دانشگاهي، حاكميت و مردم، سنت و مدرنيته، و امثال آن هستند.

آمريكا پس از آنكه استفاده كامل از نوكران خود برد، در مواقع خطر آنها را تنها مي گذارد. ما شكي در سرسپردگي شاه و صدام به آمريكا نداريم. اولي در غربت و دربدري دق كرد و مرد و دومي از سوراخ موش بيرون كشيده شده و به دار آويخته شد.

كشورهاي بسياري، باآنكه دوستي با آمريكا را برخلاف مصلحت كشور خود مي دانند، ولي به جهت هراسي كه از آمريكا دارند نه فقط با آن مقابله نمي كنند بلكه در مجبورند با آن همراهي كنند.

اين حملات كه به عنوان تهاجم فرهنگي نام برده مي شود از همان ابتداي انقلاب بصورت لاينقطع ادامه داشته است. اوج اين حملات را مي توان در حوادث پس از انتخابات ديد.

امريكا با وجود خصلت شيطاني خود هرگز با ايران كنار نخواهد آمد. لذا ما بايد همواره با سوء ظن به رفتارهاي آن نگاه كنيم. هرگونه اعتماد به آمريكا نشانگر سادگي و فريب خوردگي است. پدافند غيرعامل جنگ نرم، سوء ظن به آمريكا و اعوان انصار آن را در داخل و خارج را به عنوان يك اصل تلقي مي كند. اين بدبيني و سوء ظن در موارد زير كاربرد دارد:

1.بايد مطمئن باشيم ماهواره هاي فارسي زبان خارجي هيچگاه خيرخواه نبوده و هر كدام بخشي از تفكرات و رفتارهاي ما را هدف قرار گرفته است. در اين ميان تفاوتي آنچنان ميان ماهواره هاي سياسي، تفريحي و تبليغي نيست.

2.هرگونه ارتباط و همكاري افراد با اين ماهواره ها را با بدبيني دنبال كنيم. بايد نسبت به سلامت مواضع وانديشه هاي كساني كه با اين ماهواره ها و سايت ها مصاحبه كرده بشدت مشكوك باشيم. آمريكا حاضر شده است ده ميليون دلار براي ده دقيقه مصاحبه شهرام اميري بدهد. بدانيم ايرانياني كه حقوق بگير اين بنگاهها هستند بي ترديد عمله هاي شيطان هستند.

3.گرفتن جايزه از سازمان هاي صهيونيستي به هر عنوان فريبنده مانند نوبل و حقوق بشر، نه فقط نقطه اعتماد به آنها نيست، بلكه سندي از سرسپردگي آنها به دشمن است. لذا پدافند غير عامل هرگونه مراوده و نشست و برخاست با بنگاههاي تبليغاتي استكباري را نقطه منفي و هشدار دهنده تلقي مي كند.

ذكر اين نكته ضروري است كه هرگونه حضور در خارج از كشور، حتي آمريكا، نشان دهنده همكاري با استكبار نيست. چه بسا دوستداران انقلاب اسلامي كه سالهاست در اين كشورها زندگي مي كنند. منافقين همكاري خود با بوقهاي استكباري را با اقامت امام خميني در پاريس توجيه مي كنند. ولي حضور موقتي امام در پاريس و مقابله با نظام سرسپرده آمريكا در ايران كجا و اقامت دائم و حقوق بگيري از دشمنان و خصومت با ملت مظلوم ايران كجا!

4.ايران مي داند كه رسالت خود را در نهايت بايد به تنهايي انجام دهد و با اميد به فرج بقيه الله به آرامش و اطمينان برسد. لذا در اين راه نبايد از جا ماندن افراد و كشورها نگراني به خود راه دهد. چه بسا كشورهايي كه در مقطعي دوست ما هستند و در زماني كه به شدت به آنها نيازمنديم در كنار دشمن قرار گيرند. نمونه اين كشورها روسيه است كه با رفتار موذيانه خود اعتماد ملت مارا از دست داده است. افرادي هم هستند كه تا چندي پيش در زمره خوديها محسوب مي شدند ولي اكنون در اردوگاه دشمن هستند. پدافند غيرعامل دل نبستن دائمي به اين كشورها و افراد را براي مقاوم سازي فكري ملت توصيه مي كند.

5.كساني در داخل حاضر به مرز بندي شفاف با حاميان وايسته به نظان استكباري خود نيستند از كشتي انقلاب پياده شده اند. ديگر نمي توان به مواضع آنها اعتماد كرد.

تقويت اعتماد به نفس مردم به داشته هاي فرهنگي و ملي خود
----------------------------------------------------------------------
فرق انسان كريم با لئيم در نوع شناختي است او از خود دارد. لئيم خود را حقير و پست مي داند. ولي كريم در درون احساس عظمت مي كند. احساس عظمت دروني، انسان كريم را از انجام امور پست باز ميدارد.

دشمن در جنگ نرم، با سياه نمايي و تحقير در صدد القاي حقارت در ملت ماست. ملتي كه حقير شد تن به هر سازش و پستي مي دهد. ماهواره هاي دشمن عمدتا براي اين منظور راه اندازي شده اند. اين روش فرعوني است كه در قرآن به آن اشاره شده است. قرآن روش مديريت فرعون را بر اساس تحقير شخصيت زيردستان اعلام مي كند. قرآن مي فرمايد: "فاستخف قومه فاطاعوه " فرعون قوم خود را خوار و خفيف مي كرد تا آنها را مجبور به اطاعت از خود كند.

پدافند غيرعامل در مقابل وظيفه دارد به تقويت روحيه و افتخار به داشته هاي فرهنگي ملت بپردازد. تلبيغ دفاع از كشور و اسلام، خودباوري علمي و تلاش براي كسب استقلال فرهنگي در اين راستا توصيه مي شود.

نتيجه عمل به اين توصيه آن مي شود كه خانواده ها از مشاهده برنامه هاي كثيف ماهواره احساس شرم مي كنند و خود را بزرگتر از آن مي دانند كه ايمان و وقت خود را براي ديدن آنها تلف كنند.

تقويت مسئوليت پذيري نسبت به سرنوشت كشور
-------------------------------------------------------
مسئوليت پذيري براي عكس العمل سريع در زمان جنگ نرم بسيار مهم است. سرعت در حمايت از جريان حق باعث كاهش آسيب به افكار عمومي مي شود. افرادي كه سريعتر از ديگران وارد عمل شوند ممكن است صدمات بيشتري را تحمل كنند ولي در عوض باعث جلوگيري از خسارات بزرگتر مي شوند. اين افراد در نزد خداوند از منزلت زيادي برخوردار بوده و اگر گشته شوند در همان لحظه به بهشت رضوان الهي وارد مي شوند.

در سوره يس آمده است كه مردم يك شهر دعوت پيامبران خود را نپذيرفتند و در عوض قصد كشتن آنها را كردند. فردي در سوي ديگر شهر خبردار مي شود. بسرعت خود را به محل مي رساند و بدون فوت وقت با صداي بلند به دفاع از آن پيامبران مي پردازد و جان آنها را نجات مي دهد. ولي در اين راه توسط توطئه گران كشته مي شود. قرآن مي فرمايد كه او بلافاصله به بهشت وارد مي شود.

در مقابل اگر اين عكس العمل سريع صورت نگيرد ممكن است در زماني كوتاه كار از كار بگذرد و پشيماني نصيب كساني شود كه بموقع حق را ياري نكردند. در تاريخ آمده است كه بسياري از ياران امام حسين عليه السلام دانستند كه ايشان به سمت كوفه در حركت است و قطعا جنگ پيش خواهد آمد. ولي با آنكه امام را دوست داشتند در كمك به ايشان تعلل كردند. آنها با تاخير به كربلا رسيدند و با پيكر كشته شدگان امام و ياران او روبرو شدند.

آموزش عمومي تكنيكهاي جنگ نرم به مردم
------------------------------------------------
جنگ نرم از تكنيكهاي متنوعي استفاده مي كند. شناخت اين تكنيكها براي مردم براي ايجاد آمادگي و شناخت هركدام در زمان استفاده، اهميت بسزايي در كاهش تلفات دارد.
مراجعه به قرآن كريم اهميت اين آموزش عمومي را براي مردم ثابت مي كند. قرآن در طي صدها آيه اين روشها را توضيح مي دهد. هم اكنون جزوات و كتابهاي زيادي در كشورهاي غربي و حتي در كشورمان به زبان فارسي در اين ارتباط نوشته شده است. ولي نگارنده با جرات اعلام مي كند كه قرآن بهترين جزوه آموزشي براي شناخت تكنيكهاي جنگ نرم است. لازم است متخصصين فن نسبت به استخراج اين موارد از قرآن اقدام كرده و آنها را با زبان ساده به مردم توضيح دهند.

با مراجعه به آيات قرآن در باره منافقين و شيطان و قوم يهود (كه مطابقت با صهيونيسم فعلي دارد و مقصود پيروان حضرت موسي نيست.) مي توان تا حد زيادي به اين تكنيكها دست يافت. مثلا به موارد زير توجه كنيد:
1.قوم يهود (صهيونيسم) پيمان شكن است و صدها بار به خداوند قول مي دهد ولي به آن عمل نمي كند.
2.منافقين در ظاهر خوش صحبت هستند و در باطن دشمني خباثت آميزي با اسلام دارند.
3.منافقين ظاهري ديندار دارند و در درون نظام هستند ولي آنها در حقيقت دشمن اسلام هستند.
4.منافقين بشدت دروغ گو و شايعه ساز هستند و از اينكه باطن انها آشكار شود در هراس هستند.
5.منافقين با دشمنان اسلام دوستي مي كنند.
6.وقتي به منافقين گفته مي شود در زمين فساد نكنيد، مي گويند ما اصلاح طلبيم.
7.منافقين در لحظات حساس به كمك مسلمانان نمي آيند. در عوض به اردوگاه دشمن پناه مي برند. و پس شكست دشمن به اردوگاه مسلمانان آمده و ادعاي غنيمت مي كنند.
8.منافقين به نسبت به امر به معروف و نهي از منكر حساس هستند. در عوض آنها نهي از معروف و امر به منكر مي كنند.
9.نظام اسلامي بايد با منافقين سخت گيري كند.
10.منافقين وحي را فريبي بيش نمي دانند.

آماده سازي پناهگاههاي پدافند غير عامل جنگ نرم
---------------------------------------------------------
در گذشته ضرورت ايجاد مراكز متعدد كمك رساني فرهنگي سريع به عنوان پناهگاه پدافند غيرعامل جنگ نرم را بازگو كرديم. آماده سازي هريك از اين پناهگاهها براي سرويس دهي به مجروحين و آسيب ديدگان فرهنگي در زمان جنگ نرم ضروري است. اين پناهگاهها عبارتند از:
1.خواص (چراغ راه گمشدگان فتنه)
2.روزنامه ها (شفاف سازي اوضاع غبارآلود و اطلاع رساني)
3.فضاي سايبر و مجازي (شفاف سازي و ارسال كمكهاي مردمي از طريق مجازي)
4.بسيج (نيروي كمك رسان به مجروحين فرهنگي)
5.مساجد (محل تمرين ايمان و اخلاص و تقويت اجتماع مردم)
6.صدا و سيما (كمك رساني فرهنگي وسيع و همه جانبه)
7.حوزه و دانشگاه (توليد فكر و كشف روشهاي مبارزه با فتنه و تبيين شرايط)
8.مدرسه (آماده سازي فكري جوانان)
9.سازمانهاي مردمي و يا NGO ها (سازماندهي غيررسمي مردم براي كمك به يكديگر)
10.احزاب (سازماندهي رسمي مردم حول ديدگاهي خاص براي هماهنگ سازي افكار همسو)

پدافند غير عامل جنگ هوشمند (Smart war)
---------------------------------------------------
جنگ هوشمند تركيبي از جنگ نرم و سخت است. اين جنگ در زمان جرج بوش پسر در دكترين تهاجمي آمريكا قرار گرفت. در اين نوع نبرد نخست حملات جنگ نرم در سايه ايجاد وحشت از تهاجم نظامي انجام مي شود. هدف از جنگ نرم در اين حالت، ترساندن مردم، مختل كردن يكپارچگي ملي و تشويق به سازش است. اگر كشور مورد تهاجم در اين مرحله بكلي از پاي در آمد، با يك كودتاي داخلي كار را يكسره مي كند. در صورت وجود مقاومت هاي داخلي، در مراحلي از قدرت سخت مانند بمب گذاري، ترور و تهاجم نظامي محدود و ترساننده استفاده خواهد كرد. دشمن از چنگ و دندان نشان دادن، بدنبال آن است كه سياست داخلي كشور را تنش زا وانمود كرده و هرگونه فعاليت براي استقلال، خودكفايي و اجراي حدود را موجب انزواي جهاني ايران تبليغ كند. عناصر داخلي دشمن نيز با پيش كشيدن موضوع هزينه و فايده، عقب نشيني را در مسائل كليدي كشور توصيه مي كنند.
بنظرمي رسد سياست آمريكا، بخصوص بعد از شكست در فتنه پس از انتخابات 88، استفاده از جنگ هوشمند است. در اين راه ضروري است كه پدافند غير عامل شامل حملات جنگ نرم و جنگ سخت باشد. مقاوم سازي مناطق آسيب پذير، حفاظت دائمي از مردم در برابر حملات تروريستي در كنار پدافند غير عامل جنگ نرم راه مقابله با جنگ هوشمند است.



:: موضوعات مرتبط: آشنايي با پدافند غيرعامل در حوزه جنگ نرم , ,
:: بازدید از این مطلب : 344
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد